رئيس فرهنگستان علوم گفت: با وجود اينکه بسياري از شرقشناسان فلسفه اسلامي را مستقل نميدانند، من ادعا ميکنم که مؤسس فلسفه اسلامي «فارابي» است، چرا که بر آن تأمل و تحقيق کردم.
آيين رونمايي کتاب «الموسيقي الکبير» ابونصر فارابي با ترجمه مرحوم مهدي برکشلي روز گذشته با حضور رضا داوري اردکاني رئيس فرهنگستان علوم ايران، سيد عبدالله انوار نويسنده، پژوهشگر و نسخهشناس، مهدي فضائلي مديرعامل انتشارات سروش و عدهاي از علاقهمندان به حوزه موسيقي در سالن اجتماعات انتشارات سروش برگزار شد.در ابتداي اين مراسم مهدي فضائلي مديرعامل انتشارات سروش با اشاره به اينکه کتاب موسيقي کبير فارابي از سه جهت حائز اهميت است، توضيح داد: نخست پديد آورنده کتاب شخصيتي چون فارابي مشهور معلم ثاني و عالم، دانشمندان فنون و علوم مختلف از جمله هيأت و کيميا، الهيات و موسيقي است. شخصيتي که امروز براي مصادره او تلاش زياد به ويژه از سوي اعراب، قزاق ها و ترک ها شده است.وي با اشاره به اينکه فارابي در عين توانمنديهاي بسيار قناعت پيشه، زاهد و اخلاقي بوده است، اظهار داشت: بعد ديگر اهميت اين کتاب، مترجم آن است که مرحوم برکشلي اتفاقاً صاحب دانشهاي بسيار در زمينه موسيقي تا فيزيک و رياضيات بودند و به جهات اخلاقي فرهيختهاي و مشهور به فارابي ثاني است.فضائلي ديگر جنبه اهميت اين اثر را موضوع آن که همان موسيقي است، بر شمرد و افزود: موسيقي هنري است که از ظرفيتها و قابليتهاي مختلف برخوردار است، بنابراين نميتوان چشم از آن بست و يا آن را دست نااهل سپرد. همين که شخصيتي چون فارابي در کنار همه دانشها و علوم براي نگارش چنين اثري وقت ميگذارد، نشان از اهميت اين هنر دارد.وي درباره تاريخچه نگارش اين اثر توسط فارابي گفت: در مقدمه اين اثر آمده که اين کتاب به درخواست دولت وقت عباسي تهيه شده و فارابي اشاره کرده که از من خواستيد اين کتاب را بنويسم؛ من هم آثار و کتابهاي پيش از اين را خواندم و قدري درنگ کردم تا به اين نتيجه رسيدم که اين اثر را تأليف کنم.مديرعامل انتشارات سروش بيان داشت: اگر يک نويسندهاي اثري ارائه کند که همان آثار پيشينيانش باشد به دو علت زيادهخواهي يا جوياي نام بودن است، در صورتي که نويسنده اثر بايد کاستي را از بين ببرد، اهتمام شخصيتهايي چون فارابي باعث شده که در دورهاي ما به توليد علم برسيم و چهرههاي زياد علمي و فلسفي در کشور پرورش دهيم
ادعا ميکنم فارابي مؤسس فلسفه اسلامي است
در ادامه اين مراسم رضا داوري اردکاني رئيس فرهنگستان علوم در ابتداي سخنانش در مدح استاد عبدالله انوار گفت: در جواني نزديک به پنجاه و چند سال پيش در برخي از کلاسهاي دکتراي فلسفه در خدمت استاد انوار بودم و سپس از ايشان جدا شدم، به هر حال ايشان همه عمرشان را صرف فرهنگ و فلسفه کردند.وي با اشاره به سه نکته اساسي سخنان فضائلي يعني فارابي ـ موسيقي و برکشلي که به مثلث تعبير کرد، گفت: بايد ابتدا متون عربي و ترجمههاي انگليسي و فرانسه برکشلي را ديد و سپس به ترجمه فارسي نظر افکند؛ چرا که ترجمه اين اثر صرفاً به يک زبان يا دو زبان امکان نداشت. برکشلي، مترجم اين کتاب رشتهاش فيزيک بود، ولي موسيقيشناس بود، بنده خلف ايشان در کميسيون ملي يونسکو بودم.داوري اردکاني بيان داشت: فارابي مرد بزرگي بود که بنده بيش از پنجاه سال پيش مدعي بودم، او مؤسس فلسفه اسلامي است و سپس هم در اين وادي تأمل کردم، بي آنکه تعصبي داشته باشم و نظرات مخالف و موافق را ديدم. البته خيلي شرقشناسان هستند که اصلاً فلسفه اسلامي را مستقل نميدانند و آن را برداشتي از فلسفه يوناني ميدانند، اما من سعي کردم اين استقلال را نشان دهم.وي با بيان اينکه بايد به جامعيت بيان فارابي اشاره کنم، چرا که در دوران گذشته تخصص نبوده و بزرگان جامعيت داشتند، ادامه داد: البته معني جامع همه جا يکي نيست، اگر شما در احوال و آثار نصيرالدين طوسي نظر کنيد، ميبينيد که او اعجوبه دوران و علوم زمان بود، در برخي علوم سرآمد بود، اما فارابي اينجا به دليل تقدم زماني وضع ممتازي دارد. نصيرالدين زماني آمده که طب و موسيقي و کلام بوده و او آنها را به بهترين وجه آموخته، اما فارابي کاري ميکند که نميشود گفت پيش از او کسي کرده باشد.رئيس فرهنگستان علوم با بيان اينکه قضيه بر سر تفاخر فرهنگي و تعصب ناسيوناليستي نيست، بلکه مسأله بيان تاريخ است، اظهار داشت: فارابي آثار مترجمان بزرگ را ميخواند و آثار يوناني را ترجمه و مطالعه ميکند در همه علوم و نسبت آنها به ديگر علوم را در نظر ميگيرد. وقتي به کتاب موسيقي او ميرسيم، ميبينيم که او فقط موسيقيدان نيست، نوازنده ساز و عود بود، قصهها درباره هنر نوازندگي او مطرح است.وي افزود: فارابي فلسفه يوناني و علم يوناني و زمان خود را گرفته و گردآورده و اگر سياست گفته آن را از فلسفه جدا نکرده است. البته خود يونانيان بين دو زندگي تفاوت ميگذاشتند، يکي بيولوژيک (علم در خانه) و ديگري علم الفاظ و تعابير، ارسطو سياست را در مدينه ميدانست پس سياست او از فلسفه جدا نبود، سقراط هم به اين علت که اتهام برهم زدن نظم مدينه را داشت، محاکمه شد.داوري اردکاني اظهار داشت: با اين وجود بايد گفت که فلسفه به کار سياست نميپردازد، فيلسوف سياسي کار نيست، نميدانم ابن سينا چطور سياسي کار بودند، اما به هر حال در اصل به سياست فکر ميکردند، فارابي اصلاً تأکيد ويژه بر سياست نداشت. بنابراين ملاحظه اين جامعيت به من دانشجوي فلسفه اجازه ميدهد که بگويم فارابي بنيانگذار فلسفه است.وي با اشاره به اينکه شمس تبريزي ميگويد اي علماي اسلام نقل نکنيد که فلاني چه گفته شما چيزي بگوييد که آيندگان از شما نقل کنند يا در جاي ديگر فارابي ميگويد که اگر اهل علمي اصل عمل و نظر باشيد، توضيح داد: بنابراين فارابي با اين ملاحظه مؤسس فلسفه اسلامي است، اما درباره معني فلسفه اسلامي مورد بحث و نزاع بسياري از افراد مثل اتين ژيلسون فرانسوي است.رئيس فرهنگستان علوم با بيان اينکه در آثار اخلاف فارابي سياست کمرنگ شده و برخي موافق اين نيستند، ولي مطالعه من اينگونه است که سياست در فلسفه اسلامي به بيان آمده است، گفت: ابن سينا به دليل اقرار براي فارابي اجتهاد کرد، او البته پروا ندارد که به همه دانشمندان تعرض کند، اما درباره فارابي همه جا رعايت ادب کرده و جايي اختلاف نظر هم اگر داشته، باز اسم فارابي را نياورده است.وي در پايان درباره برکشلي مترجم اين اثر گفت: مدتي هم بنده با او محشور بودم، همانگونه که گفتم مفتخر هستم که جانشينش در کميسيون ملي يونسکو باشم؛ بنابراين در مصاحبتي که با ايشان داشتم به علم، تواضع و صفاي باطنش پي بردم، انصافاً کار عظيمي ايشان کردند، رحمت خداوند بر او و فارابي که معلم فلسفه ماست
فارابي و فخرالدين رازي، فرهنگ اسلامي ـ ايراني را تقويت کردند
در ادامه عبدالله انوار نويسنده، محقق و نسخهشناس با بيان اينکه افتخار داشته هفتاد و پنج سال پيش شاگرد استاد برکشلي در مدرسه آمريکايي باشد که ايشان در آنجا به عنوان معلم فيزيک تدريس ميکرد، افزود: ايشان فيزيک را به ما فهماندند و واقعاً معلم عالي بودند و شاگردان همه از او راضي بودند، بايد حق اين معلم را به جا بياورم.وي در ادامه گفت: آنان که با فرهنگ آشنا هستند، ميدانند که قرنها پيش در شبه جزيره عربستان خمير مايه يک فرهنگ گذاشته شد که بسا فراتر از شعر بود حاصل آن ربع و رطل و... شد، با پيدايي خميرمايه بايد مسأله خداي واحد در برابر کثرت بتها مطرح ميشد که با وصف رحمان و رحيم ياري مستضعفان عالم بود و منادي اين فرهنگ بيپناهان و مرجع و حامي مقتدر، بنابراين ائمه با اين طرح زندگي را ريختند.انوار بيان داشت: هنوز دو قرن نشده بود که گستره اين خميرمايه فراگير شد، پيروان اين خميرمايه براي گسترش آن با نهايت خلوص عاشقانه کشته و با قدرت مانيفست «قولو لاالهالاالله تفلحوا» را پياده کردند پس از آن، آنها به جايي رسيدند که ديدند بايد با عقل و ذهنها جلو بروند و شمشير نيازي نيست، ابن خلدون ميگويد که اين فرهنگ اسلامي عين ظرافت هرچه دارد، از نبوغ فکر ايراني دارد چرا که ايراني زبان عربي را قدرت بخشيد تا توان داشته باشد.وي افزود: «اشپلينگر» فرهنگ شناس با تقسيم فرهنگها ميگويد، فرهنگها آغاز خود را از يونان شروع و با عقل کاويدند و اوج آن در آتن بود و پس از آن طبق قانون اين فرهنگ جاي خود را به فرهنگ ديگري به نام ماجيک(مغ) داد که عقل در خدمت ايمان قرار گرفت آخرين اينها را ملاصدرا معرفي کردهاند، او به حکم کون و فساد فرهنگها اين فرهنگ را دائمي نميداند و به فرهنگ ديگري قائل ميشود. فرهنگ اسلامي آخرين گروه فرهنگهاي برتر ايران و ماجيک است.اين محقق و نويسنده با بيان اينکه فارابي و فخرالدين رازي هر يک اين فرهنگ را تقويت کردند، اظهار داشت: ولي کاملترين و دقيقترين آنها به وسيله شمسالدين محمد بن محمود آملي ايجاد شد و در نهايت اين فرهنگ به 160 علم مستقر شد، در اينجا موسيقي صناعتي است که در فرهنگ ايراني اسلامي جايگاه مييابد، گذشتگان موسيقي و صناعتي ميدانستند که سخن آن آهنگ دلاويز ميکند و با راهيابي به گوش تعادل احساس را به هم ميزند و انسان را سرشار لذت ميکند و ابتهاجي ميدهد که به اثر آن پادشاه ساماني از هرات به بخارا ميرود. اين موسيقي از فارابي و ابن سينا آغاز و به قطبالدين شيرازي و صفيالدين ارموي و عبدالقادر مراغهاي ختم ميشود
فارابي گام 12.5 پرده موسيقي را 800 سال قبل از باخ کشف کرد
اميرحسين ذکرگو عضو يونسکو و استاد دانشگاه اسلامي مالزي و داماد زندهياد برکشلي گفت: بنده در اينجا به ياد سوره «عصر» افتادم. 29 سال صبر کرديم تا اين کتاب به ثمر رسيد و چاپ شد. سالهاي قبل از رحلت برکشلي از نزديک آن را مطالعه ميکردم و هنوز آن تجربهها را حمل ميکنم. او بسيار کم صحبت و بسيار پرکار بودند و من مشاهده ميکردم و درس ميگرفتم.وي دو ويژگي برکشلي را اين چنين مطرح کرد: يکي زندگي ايدهآل و دوم مرگ ايدهآل و هر کسي بيشتر از اين دو ويژگي را در زندگي نميخواهد، از خدمات مرحوم استاد برکشلي در ارتقاي موسيقي ايران همين بس است که ايشان از گام 12.5 پرده که اساس موسيقي غربي است و به نام باخ ثبت شده است، به نفع فارابي دفاع ميکرد، برکشلي در مجامع بينالمللي ثابت کرد که 800 سال قبل از باخ، ابونصر فارابي با رياضيات به آن پي برده است و توصيه کرد که اسم اين گام را فاراباخ بگذارند که مورد قبول قرار گرفت.